7ـ شهادت زمان يا گردش شب و روز
اگر مكان به حكم آيات قرآن بر اعمال انسان گواهي ميدهد، زمان و روز و شب نيز بسان مكان گواهي خواهند داد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: آنگاه كه روز آغاز ميشود به فرزندان آدم چنين خطاب ميكند: كار نيك انجام ده تا من در روز رستاخيز به سود تو گواهي دهم من موجود ناپايدارم در گذشته نبودهام و در آينده نخواهم بود و آنگاه كه تاريكي شب فرا ميرسيد، شب نيز همين خطاب را دارد.[10]
8ـ گواهي دادن قرآن در رستاخيز
از برخي از روايات استفاده ميشود كه قرآن در روز رستاخيز به صورت انساني مجسم ميشود و خدا به او خطاب ميكند كه بندگان مرا چگونه ديدي؟ (با تو چگونه رفتار كردند؟) او در پاسخ ميگويد: پروردگارا گروهي از آنان مرا حفظ كرده و چيزي از من ضايع نكردند، و برخي از آنان مرا ضايع نمودند، حق مرا سبك شمرده و به تكذيب من برخاستند، و من حجت تو بر تمام خلق ميباشم، در اين هنگام خطاب ميآيد: به عزت و جلالم سوگند به خاطر تو گروه نخست را بهترين پاداش و گروه ديگر را به عذاب دردناك كيفر خواهم داد.[11]
9ـ نامه اعمال
يكي از گواهان در روز محشر خود نامهي اعمال است كه در آن خوبيها و بديها منعكس ميباشد و قرآن در آيات مختلفي به وجود چنين صحيفه تصريح مينمايد، آنجا كه ميفرمايد:
بگو خداي من در بياثر ساختن مكر و حيله آنها سريعتر از آنان است فرستادگان ما تمام نقشههاي (اعمال) شما را مينويسند.[12]
در آيه ديگر ميفرمايد:
آيا آنان گمان ميكنند كه ما سخنان پنهاني و آهسته آنان را نميشنويم؟ آري فرستادگان ما نزد آنان كارهاي آنها را مينويسند.[13]
در اين دو آيه هر چند سخن از نگارش سخنان و يا اعمال آشكار و پنهان افراد است و به گواهي دادن آن در روز قيامت اشارهاي نشده است ولي به طور مسلم اين نگارش به خاطر احتجاج با آنها است و لذا در برخي از آيات درباره موقعيت صحيفه اعمال چنين ميفرمايد:
و صحيفه اعمال در برابر مجرمان قرار ميگيرد و آنان از ديدن آن خا ئف و ترسان ميشوند.[14]
و در آيه ديگر ميفرمايد:
روز قيامت طرفداران باطل زيانكارند، هر امتي را مينگري كه به زانو درآمده است و به سوي كتابش (نامهي اعمال) خوانده ميشود، به آنان گفته ميشود اين كتاب ما است كه به حق بر عليه شما سخن ميگويد.[15]
شگفت اين جا است كه صحيفه اعمال آن چنان كارهاي ريز و درشت را ضبط كرده است كه فرد مجرم از ضبط آن انگشت حيرت به دندان گرفته ميگويد:
چگونه اين كتاب هيچ ريز و درشتي را فرو گذار نكرده و همه را برشمرده است.[16]
و از آيات ديگر استفاده مي شود كه نامهي اعمال هر انساني به گردن وي آويخته ميگردد چنان كه ميفرمايد:
نامهي اعمال هر انساني را به گردن او ميآويزيم و روز قيامت به صورت كتابي بيرون ميآوريم و او آن را گشاده مييابد.[17]
ممكن است گفته شود چگونه صحيفهي اعمال خود گواه بر جرائم گنهكار ميباشد، زيرا نامههاي اعمال چيزي از قبيل پروندههايي است كه در محكمههاي دنيا براي بزهكاران تشكيل ميدهند و آنچه در پرورنده مكتوب است در حد اتهام و ادعاء است و فرد مجرم ميتواند در برابر آن از خود دفاع كند و اثبات آن تنها از طريق گواهان يا صلاحيت ممكن است.
در پاسخ يادآور ميشويم هر يك از گواهان و شاهدان در قيامت موقعيت ويژهاي دارد، موقعيت نامههاي ا عمال اين است كه با توجه به علم و بصيرتي كه در سراي ديگر براي انسان گنهكار حاصل ميشود به گونهاي كه با ديدن پرونده عمل بر همه كارهاي ناروايي كه در دنيا انجام داده است آگاه ميگردد، در اين حالت اگر به وجدان خود رجوع كند و خود بخواهد بر اساس عدل و انصاف در مورد خود داوري كند، پرونده عمل او بهترين گواه و شاهد براي او به شمار ميرود.
به همين جهت قرآن كريم پس از آن كه نامهي عمل انسان را به او ميدهند، ميفرمايد:
اعمال خود را رسيدگي كن و با استناد به آنچه در صحيفهي عمل تو نوشته شده است در مورد خودداري نما چنان كه ميفرمايد:
«اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً»[18]
حال اگر فرد گنهكار با ديدن نامه عمل، به گناهان خود اعتراف نمود، در اين صورت خداوند حكيم بر اساس عدل و لطف خود دربارهي او تصميم گيرد ولي اگر درصدد انكار برآمد و خواست از همان شيوهاي كه در دنيا و در برابر محكمههاي دنيوي با انكار و خدعه خود را تبرئه ميكرد در محكمهي الهي نيز چنين فكر خامي در او راه يابد در اين صورت شاهدان الهي (پيامبران و فرشتگان) عليه او شهادت ميدهند و در صورتي كه گواهي آنان را نيز انكار نمايد اعضاي بدن او كه به وسيلهي آنها گناه را انجام داده است خود بر گناهان او گواهي ميدهند و يدگر هيچ راه فراري براي او نخواهد بود.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت